معنی فارسی discandy
B1شیرینی‌هایی با شکل دیسک؛ معمولاً به شیرینی‌های خاصی اشاره دارد که به این شکل هستند.
Candy or sweets that are shaped like discs.
- NOUN
example
معنی(example):
این جشنواره شامل شیرینی‌های شکلی دیسکالی بود که به شکل شیرینی‌های سنتی ساخته شده بودند.
مثال:
The festival featured discandy shaped like traditional sweets.
معنی(example):
آنها از دیسکانی که به شکل دیسک‌های رنگارنگ بود لذت بردند.
مثال:
They enjoyed the discandy that looked like colorful discs.
معنی فارسی کلمه discandy
:
شیرینی‌هایی با شکل دیسک؛ معمولاً به شیرینی‌های خاصی اشاره دارد که به این شکل هستند.
