معنی فارسی discerp

B1

تشخیص دادن یا تمایز قائل شدن.

To distinguish or separate.

example
معنی(example):

تشخیص حقایق اساسی در تحقیق ضروری است.

مثال:

To discerp the essential facts is crucial in research.

معنی(example):

توانایی شناسایی اطلاعات به سرعت یک مهارت با ارزش است.

مثال:

The ability to discerp information quickly is a valuable skill.

معنی فارسی کلمه discerp

: معنی discerp به فارسی

تشخیص دادن یا تمایز قائل شدن.