معنی فارسی discerped

B1

تحلیل یا تجزیه یک متن یا مطلب برای درک بهتر آن

To separate or analyze a text or material to better understand it

example
معنی(example):

دانشمند یافته‌های اصلی را تحلیل کرد.

مثال:

The scientist discreped the original findings.

معنی(example):

او متن را تحلیل کرد تا معنای آن را بهتر درک کند.

مثال:

He discreped the text to understand its meaning better.

معنی فارسی کلمه discerped

: معنی discerped به فارسی

تحلیل یا تجزیه یک متن یا مطلب برای درک بهتر آن