معنی فارسی discipleship
B2وضعیت یا فرآیند بودن یک شاگرد و پیروی از آموزههای یک معلم.
The state of being a disciple or follower of a teacher or leader.
- NOUN
example
معنی(example):
شاگردی در بسیاری از ادیان مهم است.
مثال:
Discipleship is important in many religions.
معنی(example):
او خود را به شاگردی مادامالعمر تحت معلمش متعهد کرد.
مثال:
He committed himself to lifelong discipleship under his teacher.
معنی فارسی کلمه discipleship
:
وضعیت یا فرآیند بودن یک شاگرد و پیروی از آموزههای یک معلم.