معنی فارسی discipliner
B1شخصی که مسئول انضباط دادن به دیگران است.
A person who enforces discipline; a trainer.
- NOUN
example
معنی(example):
یک انضباطدهنده معمولاً قوانین را در یک گروه اجرا میکند.
مثال:
A discipliners typically enforces rules within a group.
معنی(example):
انضباطدهندگان معمولاً تأثیر زیادی بر رفتار دانشآموزان دارند.
مثال:
Discipliners often have a significant influence on student conduct.
معنی فارسی کلمه discipliner
:
شخصی که مسئول انضباط دادن به دیگران است.