معنی فارسی discolith
B2دیسکولیت، نوعی سنگ شناسی که برای اطلاعات زمینشناسی اهمیت دارد.
A geological formation that provides insight into historical earth conditions.
- NOUN
example
معنی(example):
دیسکولیت اطلاعات زمینشناسی مهمی را فاش میکند.
مثال:
The discolith reveals important geological information.
معنی(example):
زمینشناسان دیسکولیتها را برای درک محیطهای باستانی مطالعه میکنند.
مثال:
Geologists study discoliths to understand ancient environments.
معنی فارسی کلمه discolith
:
دیسکولیت، نوعی سنگ شناسی که برای اطلاعات زمینشناسی اهمیت دارد.