معنی فارسی discolorate

B1

تغییر دادن رنگ، به معنای از دست دادن رنگ اصلی یا تغییر رنگ در اثر عوامل مختلف.

To change in color or lose original color due to various factors.

example
معنی(example):

این پارچه ممکن است در اثر تابش نور آفتاب به مدت طولانی تغییر رنگ دهد.

مثال:

The fabric may discolorate if exposed to sunlight for too long.

معنی(example):

فرایند پیری می‌تواند باعث تغییر رنگ برخی مواد شود.

مثال:

The aging process can cause certain materials to discolorate.

معنی فارسی کلمه discolorate

: معنی discolorate به فارسی

تغییر دادن رنگ، به معنای از دست دادن رنگ اصلی یا تغییر رنگ در اثر عوامل مختلف.