معنی فارسی discrown
B2دیسکران یعنی از تاج به پایین آوردن، در مراسمی که در آن یک مقام رسمی خلع میشود.
To remove a crown from someone, typically as part of a ceremony.
- VERB
example
معنی(example):
جشنواره قدیم پادشاه را دیسکران خواهد کرد و یک پادشاه جدید بر تخت خواهد نشاند.
مثال:
The ceremony will discrown the old king and place a new one on the throne.
معنی(example):
مراسم، رهبر قبلی را دیسکران کرده و رهبر جدید را جشن خواهد گرفت.
مثال:
The ritual will discrown the previous leader and celebrate the new one.
معنی فارسی کلمه discrown
:
دیسکران یعنی از تاج به پایین آوردن، در مراسمی که در آن یک مقام رسمی خلع میشود.