معنی فارسی discubitory
B1محیط یا مکانی که برای پژوهش یا اکتشاف استفاده میشود.
An environment or space used for research or investigation.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
منطقه دیسکوبیتوری در فناوری نوآورانه بود.
مثال:
The discubitory area was innovative in technology.
معنی(example):
محققان در یک محیط دیسکوبیتوری کار کردند تا یافتههای خود را تقویت کنند.
مثال:
Researchers worked in a discubitory setting to enhance their findings.
معنی فارسی کلمه discubitory
:
محیط یا مکانی که برای پژوهش یا اکتشاف استفاده میشود.