معنی فارسی disert
B2بیابانی، اشاره به زمین یا مناظری که خصوصیات بیابان را دارند.
Desert-like; characteristic of a barren or arid landscape.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
مناظر بیابانی وحشتناک ساکت و زیبا بود.
مثال:
The disert landscape was eerily quiet and beautiful.
معنی(example):
او از پیادهروی در مناطق بیابانی بیابان لذت میبرد.
مثال:
He enjoyed hiking through the disert regions of the desert.
معنی فارسی کلمه disert
:
بیابانی، اشاره به زمین یا مناظری که خصوصیات بیابان را دارند.