معنی فارسی disestablish
B2 /dɪsɪˈstæblɪʃ/از بین بردن یا لغو وضعیت رسمی یک نهاد یا سازمان، به ویژه در زمینه‌های اجتماعی یا مذهبی.
To remove the established status of an organization, institution, or system.
- verb
verb
معنی(verb):
To deprive (an established church, military squadron, operations base, etc.) of its official status.
معنی(verb):
To abolish (an existing position of employment).
example
معنی(example):
دولت تصمیم گرفت که سیستم قدیمی را از بین ببرد.
مثال:
The government decided to disestablish the outdated system.
معنی(example):
این جنبش به دنبال از بین بردن قوانین موجود بود که به عنوان سرکوب‌گر تلقی می‌شدند.
مثال:
The movement aimed to disestablish the existing norms that were seen as oppressive.
معنی فارسی کلمه disestablish
:
از بین بردن یا لغو وضعیت رسمی یک نهاد یا سازمان، به ویژه در زمینه‌های اجتماعی یا مذهبی.
