معنی فارسی disequilibria

C1

بی‌تعادلی به وضعیتی اطلاق می‌شود که در آن نیروی‌ها یا عوامل موجود به تعادل نرسیده‌اند.

States of imbalance or lack of equilibrium in a system.

noun
معنی(noun):

The loss of equilibrium or stability, especially due to an imbalance of forces.

example
معنی(example):

اقتصاددانان برای درک نوسانات، به بررسی بی‌تعادلی‌ها در بازار می‌پردازند.

مثال:

Economists study disequilibria in the market to understand fluctuations.

معنی(example):

بی‌تعادلی‌ها در طبیعت می‌تواند منجر به تغییرات محیطی شود.

مثال:

The disequilibria in nature can lead to environmental changes.

معنی فارسی کلمه disequilibria

: معنی disequilibria به فارسی

بی‌تعادلی به وضعیتی اطلاق می‌شود که در آن نیروی‌ها یا عوامل موجود به تعادل نرسیده‌اند.