معنی فارسی disfeaturement
B1فرایند حذف ویژگی، به معنای از بین بردن یا حذف خصوصیات یا ویژگیهای خاص از چیزی.
The act or process of removing features.
- NOUN
example
معنی(example):
حذف ویژگیهای محصول منجر به نارضایتی مشتریان شد.
مثال:
Disfeaturement of the product led to customer dissatisfaction.
معنی(example):
فرایند حذف ویژگیها با مقاومت مواجه شد.
مثال:
The disfeaturement process was met with resistance.
معنی فارسی کلمه disfeaturement
:
فرایند حذف ویژگی، به معنای از بین بردن یا حذف خصوصیات یا ویژگیهای خاص از چیزی.