معنی فارسی disfen

B1

کاهش یا از بین بردن اثرات یا عوارض یک بیماری یا مشکل.

To remove or diminish the symptoms or effects of a condition.

example
معنی(example):

این دارو برای کاهش علائم بیماری استفاده شد.

مثال:

The drug was used to disfen the symptoms of the disease.

معنی(example):

گاهی پزشکان باید شرایط را برای انجام تشخیص کاهش دهند.

مثال:

Doctors sometimes need to disfen conditions before making a diagnosis.

معنی فارسی کلمه disfen

: معنی disfen به فارسی

کاهش یا از بین بردن اثرات یا عوارض یک بیماری یا مشکل.