معنی فارسی disfeaturing
B1فرایند حذف ویژگیها، به معنای از میان برداشتن خاصیتها یا ویژگیهای موجود.
The action of removing or reducing features.
- NOUN
example
معنی(example):
حذف ویژگیهای طراحی برای داشتن ظاهری سادهتر ضروری بود.
مثال:
The disfeaturing of the design was necessary for a simpler look.
معنی(example):
حذف برخی جنبهها عملکرد کلی را بهبود بخشید.
مثال:
Disfeaturing certain aspects improved the overall performance.
معنی فارسی کلمه disfeaturing
:
فرایند حذف ویژگیها، به معنای از میان برداشتن خاصیتها یا ویژگیهای موجود.