معنی فارسی disfranchisers

B2

محدودکنندگان، افرادی که به‌طور سیستماتیک حقوق رأی‌دهی دیگران را از آن‌ها سلب می‌کنند.

Individuals or entities that systematically deprive others of their voting rights.

example
معنی(example):

محدودکنندگان معمولاً جوامع کم‌نماینده را هدف قرار می‌دهند.

مثال:

The disfranchisers often target underrepresented communities.

معنی(example):

محدودکنندگان توسط گروه‌های حمایتی متعددی به چالش کشیده شده‌اند.

مثال:

Disfranchisers have been challenged by numerous advocacy groups.

معنی فارسی کلمه disfranchisers

: معنی disfranchisers به فارسی

محدودکنندگان، افرادی که به‌طور سیستماتیک حقوق رأی‌دهی دیگران را از آن‌ها سلب می‌کنند.