معنی فارسی disguisable

B1

قابل پنهان‌کردن، چیزی که می‌تواند به شکل دیگر یا تحت پوشش ظاهر مختلف بروز کند.

Able to be concealed or hidden behind a different appearance or facade.

example
معنی(example):

حقیقت در موقعیت‌های پیچیده اغلب قابل پنهان‌کردن است.

مثال:

The truth is often disguisable in complex situations.

معنی(example):

احساسات او پشت یک لبخند قابل پنهان‌کردن بود.

مثال:

Her emotions were disguisable behind a smile.

معنی فارسی کلمه disguisable

: معنی disguisable به فارسی

قابل پنهان‌کردن، چیزی که می‌تواند به شکل دیگر یا تحت پوشش ظاهر مختلف بروز کند.