معنی فارسی disguisay
B2پوشش، تغییری در ظاهر برای پنهان کردن شناسایی واقعی.
A disguise used to hide one's true identity or nature.
- NOUN
example
معنی(example):
آنها از یک پوشش برای محافظت از هویت خود استفاده کردند.
مثال:
They used a disguisay to protect their identity.
معنی(example):
پوشش او به قدری موثر بود که هیچکس او را شناسایی نکرد.
مثال:
His disguisay was so effective that no one recognized him.
معنی فارسی کلمه disguisay
:
پوشش، تغییری در ظاهر برای پنهان کردن شناسایی واقعی.