معنی فارسی disherit

B1

دفع وراثت، از دادن ارث به کسی خودداری کردن.

To take away someone's right to inherit.

example
معنی(example):

آنها به دلیل اختلافات تصمیم به دفع وراثت از فرزندان خود گرفتند.

مثال:

They chose to disherit their children due to disagreements.

معنی(example):

دفع وراثت اعضای خانواده غیرمعمول است.

مثال:

It is uncommon to disherit family members.

معنی فارسی کلمه disherit

: معنی disherit به فارسی

دفع وراثت، از دادن ارث به کسی خودداری کردن.