معنی فارسی dishumour

B1

سبک خاصی از شوخی که در آن ویژگی‌های انسانی نادیده گرفته می‌شود.

A form of humor that may lack respect or serious consideration of human qualities.

example
معنی(example):

بی‌خود بودن در نظرات کنایه‌آمیز او مشهود بود.

مثال:

Dishumour was evident in his sarcastic comments.

معنی(example):

بسیاری بی‌خود بودن او را پسندیدند که به اجرای او عمق داد.

مثال:

Many appreciated her dishumour, which added depth to her performance.

معنی فارسی کلمه dishumour

: معنی dishumour به فارسی

سبک خاصی از شوخی که در آن ویژگی‌های انسانی نادیده گرفته می‌شود.