معنی فارسی diskelion

B1

دیسکلیون به یک شکل خاص و هندسی با زیبا شناخته می‌شود.

A geometric shape that is reminiscent of a disk with unique features.

example
معنی(example):

دیسکلیون به شکل یک ستاره بچه‌ها را مجذوب کرد.

مثال:

The diskelion shaped like a star intrigued the children.

معنی(example):

او از دیسکلیون به عنوان تزیین برای مهمانی استفاده کرد.

مثال:

She used a diskelion as a decoration for the party.

معنی فارسی کلمه diskelion

: معنی diskelion به فارسی

دیسکلیون به یک شکل خاص و هندسی با زیبا شناخته می‌شود.