معنی فارسی dyskeratosis
C1دیسکرتوز مبینی است بر اختلالات در کلاژن یا تکثیر سلولهای پوستی.
A skin condition characterized by abnormal keratinization.
- NOUN
example
معنی(example):
دیسکراتوز یک وضعیت است که بر روی پوست تأثیر میگذارد.
مثال:
Dyskeratosis is a condition that affects the skin.
معنی(example):
پزشکان دیسکراتوز را برای درک بهتر اختلالات پوستی مطالعه میکنند.
مثال:
Doctors study dyskeratosis to understand skin disorders better.
معنی فارسی کلمه dyskeratosis
:
دیسکرتوز مبینی است بر اختلالات در کلاژن یا تکثیر سلولهای پوستی.