معنی فارسی disli

B1

خروج، کناره‌گیری از یک گروه یا توافقی که در آن مشارکت داشتید.

To withdraw or separate oneself from a group or obligation.

example
معنی(example):

او پس از اختلاف نظرها تصمیم به خروج از کمیته گرفت.

مثال:

He decided to disli from the committee after the disagreements.

معنی(example):

خروج به معنای انصراف از یک گروه یا توافق است.

مثال:

To disli means to withdraw from a group or agreement.

معنی فارسی کلمه disli

: معنی disli به فارسی

خروج، کناره‌گیری از یک گروه یا توافقی که در آن مشارکت داشتید.