معنی فارسی dyslexias

B2

اختلالی که باعث می‌شود فرد در خواندن و نوشتن مشکل داشته باشد، به دلیل ناتوانی در پردازش صحیح حروف و کلمات.

Learning disabilities that affect the ability to read, write, and spell.

example
معنی(example):

بسیاری از دانش‌آموزان مبتلا به دیسلکسی با چالش‌هایی در خواندن مواجه هستند.

مثال:

Many students with dyslexias face challenges in reading.

معنی(example):

درمان‌ها می‌توانند به افرادی که با دیسلکسی مبارزه می‌کنند کمک کنند تا مهارت‌های خود را بهبود بخشند.

مثال:

Therapies can help those who struggle with dyslexias improve their skills.

معنی فارسی کلمه dyslexias

: معنی dyslexias به فارسی

اختلالی که باعث می‌شود فرد در خواندن و نوشتن مشکل داشته باشد، به دلیل ناتوانی در پردازش صحیح حروف و کلمات.