معنی فارسی dislive

B1

لغو یا متوقف کردن یک رویداد یا فعالیت که در حال برگزاری است.

To cancel or stop an event or activity that is currently taking place.

example
معنی(example):

آنها تصمیم گرفتند به دلیل بدی آب و هوا، رویداد را لغو کنند.

مثال:

They decided to dislive the event due to bad weather.

معنی(example):

اگر شرکت‌کنندگان نتوانند بیایند، ما جلسه را لغو خواهیم کرد.

مثال:

We will dislive the meeting if attendees can't make it.

معنی فارسی کلمه dislive

: معنی dislive به فارسی

لغو یا متوقف کردن یک رویداد یا فعالیت که در حال برگزاری است.