معنی فارسی dislodgeable
B1قابل جابجایی، به معنی چیزهایی که میتوان آنها را از مکان خود بیرون آورد.
Capable of being removed or displaced.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
سنگهای قابل جابجایی به راحتی میتوانند از مکان خود جابجا شوند.
مثال:
The dislodgeable stones can easily be moved from their place.
معنی(example):
این قسمت از ساختار قابل جابجایی است و نیاز به احتیاط در هنگام حمل دارد.
مثال:
This part of the structure is dislodgeable and requires care when handling.
معنی فارسی کلمه dislodgeable
:
قابل جابجایی، به معنی چیزهایی که میتوان آنها را از مکان خود بیرون آورد.