معنی فارسی disluster
B1کدر کردن، از بین بردن درخشندگی یا وضوح چیزی.
To lose luster or shine; to make dull.
- VERB
example
معنی(example):
باران میتواند سطوح براق خودروها را کدر کند.
مثال:
The rain can disluster the shiny surfaces of cars.
معنی(example):
با گذشت زمان، بیتوجهی میتواند حتی بهترین اشیاء را کدر کند.
مثال:
Over time, neglect can disluster even the finest objects.
معنی فارسی کلمه disluster
:
کدر کردن، از بین بردن درخشندگی یا وضوح چیزی.