معنی فارسی dismarketed
B1دیس مارکت شده به حالتی اشاره دارد که یک کالا دیگر در بازار نیست یا تبلیغ نمیشود.
A product that has been removed from the marketing strategy.
- VERB
example
معنی(example):
این محصول سال گذشته از تمامی تبلیغات دیس مارکت شده است.
مثال:
The product was dismarked from all advertisements last year.
معنی(example):
بعد از دیس مارکت شدن، برند تلاش کرد تا مخاطبان خود را دوباره به دست آورد.
مثال:
After being dismarketed, the brand struggled to regain its audience.
معنی فارسی کلمه dismarketed
:
دیس مارکت شده به حالتی اشاره دارد که یک کالا دیگر در بازار نیست یا تبلیغ نمیشود.