معنی فارسی dismark
B1دیس مارک به عمل حذف نشانه یا علامت از چیزی اشاره دارد.
To remove a mark or label from an item.
- VERB
example
معنی(example):
لطفا اقلامی که برای فروش نیستند را دیس مارک کنید.
مثال:
Please dismark the items that are not for sale.
معنی(example):
ما نیاز داریم تا محصولات قدیمی را از موجودی خود دیس مارک کنیم.
مثال:
We need to dismark the outdated products from our inventory.
معنی فارسی کلمه dismark
:
دیس مارک به عمل حذف نشانه یا علامت از چیزی اشاره دارد.