معنی فارسی dismarble

B1

دیس ماربل به عمل جدا کردن مواد سنگی به ویژه مرمر از یک شیء یا ساختار اشاره دارد.

To remove marble from an object or structure.

example
معنی(example):

آنها تصمیم گرفتند تا مجسمه بزرگ را دیس ماربل کنند تا آن را تعمیر کنند.

مثال:

They decided to dismarble the large statue to repair it.

معنی(example):

دیس ماربل کردن مجسمه‌های قدیمی می‌تواند یک کار حساس باشد.

مثال:

Dismarbling old sculptures can be a delicate task.

معنی فارسی کلمه dismarble

: معنی dismarble به فارسی

دیس ماربل به عمل جدا کردن مواد سنگی به ویژه مرمر از یک شیء یا ساختار اشاره دارد.