معنی فارسی disminion
B1کاهش یا کاهش به معنای کاهش و کوچکتر شدن در زمینه های مختلف.
The act of diminishing or reducing in size, status, or role.
- NOUN
example
معنی(example):
کاهش مسئولیتهای او غیرمنتظره بود.
مثال:
The disminion of his duties was unexpected.
معنی(example):
کاهش رده او همه را شگفتزده کرد.
مثال:
Her disminion in rank surprised everyone.
معنی فارسی کلمه disminion
:
کاهش یا کاهش به معنای کاهش و کوچکتر شدن در زمینه های مختلف.