معنی فارسی disomatic

B1

Disomatic به فرایند یا تکنیکی اطلاق می‌شود که در آن تجزیه و تحلیل داده‌ها با استفاده از روش‌های خاص انجام می‌گیرد.

Referring to a process or technique used for analyzing data using specific methods.

example
معنی(example):

تحلیل disomatic نمای کلی جامعی ارائه داد.

مثال:

The disomatic analysis provided a comprehensive overview.

معنی(example):

تکنیک‌های disomatic بهبود بصری‌سازی داده‌ها را تسهیل می‌کنند.

مثال:

Disomatic techniques improve data visualization.

معنی فارسی کلمه disomatic

: معنی disomatic به فارسی

Disomatic به فرایند یا تکنیکی اطلاق می‌شود که در آن تجزیه و تحلیل داده‌ها با استفاده از روش‌های خاص انجام می‌گیرد.