معنی فارسی disomaty
B1disomaty به حالتی اشاره دارد که در آن دو یا چند منبع اطلاعات به طور همزمان مورد بررسی قرار میگیرند.
A state referring to the simultaneous consideration of multiple sources of information.
- OTHER
example
معنی(example):
تحلیل disomaty الگوهای غیرمنتظرهای را نشان داد.
مثال:
The disomaty in the analysis revealed unexpected patterns.
معنی(example):
درک disomaty به درک مفاهیم پیچیده کمک میکند.
مثال:
Understanding disomaty helps in grasping complex concepts.
معنی فارسی کلمه disomaty
:
disomaty به حالتی اشاره دارد که در آن دو یا چند منبع اطلاعات به طور همزمان مورد بررسی قرار میگیرند.