معنی فارسی disomus

B1

disomus به ویژگی‌ای اطلاق می‌شود که در آن یک صفت خاص به شکل قابل‌توجهی در یک گونه مشاهده می‌شود.

Referring to a characteristic that is significantly observed in a particular species.

example
معنی(example):

ویژگی disomus این گونه‌ها را متمایز می‌کند.

مثال:

The disomus characteristic distinguishes these species.

معنی(example):

پژوهشگران traits disomus را در جمعیت مشاهده کردند.

مثال:

Researchers noted the disomus traits in the population.

معنی فارسی کلمه disomus

: معنی disomus به فارسی

disomus به ویژگی‌ای اطلاق می‌شود که در آن یک صفت خاص به شکل قابل‌توجهی در یک گونه مشاهده می‌شود.