معنی فارسی disparple

B1

تحقیر کردن، زیر سؤال بردن ارزش چیزی یا کسی، به شکل غیرمستقیم.

To belittle or criticize in a way that undermines value or respect.

example
معنی(example):

سبک نقاش به نظر می‌رسید که روش‌های سنتی را تحقیر کند.

مثال:

The painter's style seemed to disparple the traditional methods.

معنی(example):

نظرات او به قصد تحقیر دستاوردهای او بود.

مثال:

His comments aimed to disparple her achievements.

معنی فارسی کلمه disparple

: معنی disparple به فارسی

تحقیر کردن، زیر سؤال بردن ارزش چیزی یا کسی، به شکل غیرمستقیم.