معنی فارسی dispensability
B2قابلیت حذف، توانایی یا امکان اینکه چیزی نادیده گرفته شود یا وجود آن ضروری نباشد.
The quality of being dispensable; not essential or necessary.
- NOUN
example
معنی(example):
قابلیت حذف برخی اقلام مورد بحث قرار گرفت.
مثال:
The dispensability of certain items was debated.
معنی(example):
در مواقع اضطراری، قابلیت حذف کالاهای لوکس واضح میشود.
مثال:
In emergencies, the dispensability of luxury goods becomes clear.
معنی فارسی کلمه dispensability
:
قابلیت حذف، توانایی یا امکان اینکه چیزی نادیده گرفته شود یا وجود آن ضروری نباشد.