معنی فارسی dispensableness
B2قابلیت حذف، به معنای امکان نادیده گرفتن یا کنار گذاشتن یک قاعده یا اصل.
The state or quality of being dispensable; not necessary or vital.
- NOUN
example
معنی(example):
قابلیت حذف برخی از مقررات زیر سؤال رفت.
مثال:
The dispensableness of some regulations was questioned.
معنی(example):
او برای قابلیت حذف سیاستهای قدیمی استدلال کرد.
مثال:
He argued for the dispensableness of outdated policies.
معنی فارسی کلمه dispensableness
:
قابلیت حذف، به معنای امکان نادیده گرفتن یا کنار گذاشتن یک قاعده یا اصل.