معنی فارسی dispensated
B1توزیع شده، به معنای اینکه چیزی به صورت رسمی یا سازمانیافته به دیگران داده شده است.
Distributed or given out in a systematic way.
- VERB
example
معنی(example):
خدمات به همه کسانی که به موقع درخواست داده بودند ارایه شد.
مثال:
The services were dispensated to everyone who applied in time.
معنی(example):
مزایا بر اساس نیازهای جامعه توزیع شده بود.
مثال:
The benefits had been dispensated according to the needs of the community.
معنی فارسی کلمه dispensated
:
توزیع شده، به معنای اینکه چیزی به صورت رسمی یا سازمانیافته به دیگران داده شده است.