معنی فارسی dispensational
C1زمانبندی، به معنای تفکر در مورد مدت زمانهای مختلف که در آن خداوند به شیوههای متفاوتی با انسانها ارتباط برقرار کرده است.
Relating to the idea of different periods in God's work or plan, often used in theological contexts.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
رویکرد زمانبندی در الهیات به دورههای مختلف در برنامه خدا تأکید دارد.
مثال:
The dispensational approach to theology emphasizes different eras in God's plan.
معنی(example):
بسیاری از مباحث حول دیدگاههای زمانبندی نسبت به متون مقدس میچرخد.
مثال:
Many debates revolve around dispensational views of scripture.
معنی فارسی کلمه dispensational
:
زمانبندی، به معنای تفکر در مورد مدت زمانهای مختلف که در آن خداوند به شیوههای متفاوتی با انسانها ارتباط برقرار کرده است.