معنی فارسی dispensatively

B1

به‌طور توزیع‌کننده، به معنای انجام فعالیتی با توجه به نیاز برای توزیع عادلانه.

In a manner that relates to the fair and systematic distribution of something.

example
معنی(example):

بودجه به طور عادلانه توزیع شد تا انصاف حفظ شود.

مثال:

The funds were allocated dispensatively to ensure fairness.

معنی(example):

آنها برنامه‌ریزی کردند تا تجهیزات را به‌طور عادلانه در سراسر منطقه توزیع کنند.

مثال:

They planned to distribute supplies dispensatively across the region.

معنی فارسی کلمه dispensatively

: معنی dispensatively به فارسی

به‌طور توزیع‌کننده، به معنای انجام فعالیتی با توجه به نیاز برای توزیع عادلانه.