معنی فارسی dispensatory
B2دیسپنساتوری، مجموعهای از داروها و درمانهای مختلف که برای درمان بیماران استفاده میشود.
A collection or book containing information about medicines and their uses.
- NOUN
example
معنی(example):
دیسپنساتوری شامل داروهای درمانی مختلف است.
مثال:
The dispensatory contains various healing remedies.
معنی(example):
او برای درمانهای گیاهی به دیسپنساتوری مراجعه کرد.
مثال:
She referred to the dispensatory for herbal treatments.
معنی فارسی کلمه dispensatory
:
دیسپنساتوری، مجموعهای از داروها و درمانهای مختلف که برای درمان بیماران استفاده میشود.