معنی فارسی dispensative
B1توزیعکننده، به معنای آن که به طور خاص به توزیع و ارائه کمکهای مختلف توجه دارد.
Relating to the distribution or allocation of resources or help.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
طبیعت توزیعکننده برنامه به نیازهای مختلف جامعه میپردازد.
مثال:
The dispensative nature of the program addresses various community needs.
معنی(example):
نقش توزیعکننده او در تیم برای موفقیت آن حیاتی بود.
مثال:
Her dispensative role in the team was vital for its success.
معنی فارسی کلمه dispensative
:
توزیعکننده، به معنای آن که به طور خاص به توزیع و ارائه کمکهای مختلف توجه دارد.