معنی فارسی dispersity
B1تغییرپراکندگی به تنوع و توزیع اندازههای ذرات در یک نمونه اشاره دارد.
The variation and distribution of particle sizes within a sample.
- NOUN
example
معنی(example):
تغییرپراکندگی یکی از عوامل مهم در علم مواد است.
مثال:
Dispersity is an important factor in material science.
معنی(example):
تغییرپراکندگی ذرات میتواند بر واکنشپذیری آنها تأثیر بگذارد.
مثال:
The dispersity of the particles can affect their reactivity.
معنی فارسی کلمه dispersity
:
تغییرپراکندگی به تنوع و توزیع اندازههای ذرات در یک نمونه اشاره دارد.