معنی فارسی disproperty
B1از دست دادن مالکیت یا اموال، حالتی که در آن شخص یا گروهی نمیتواند مالکیت خود را حفظ کند.
The condition of losing ownership or property.
- NOUN
example
معنی(example):
خانواده پس از دعوی، با از دست دادن اموال مواجه شدند.
مثال:
The family faced disproperty after the lawsuit.
معنی(example):
از دست دادن اموال مسئلهای مهم برای بسیاری پس از فروپاشی اقتصادی بود.
مثال:
Disproperty was a significant issue for many after the economic collapse.
معنی فارسی کلمه disproperty
:
از دست دادن مالکیت یا اموال، حالتی که در آن شخص یا گروهی نمیتواند مالکیت خود را حفظ کند.