معنی فارسی disquisitor

B2

پژوهشگر، فردی که به بررسی و تحلیل عمیق موضوعات مختلف می‌پردازد.

A person who investigates topics in depth.

example
معنی(example):

تحلیل عمیقی از موضوع توسط پژوهشگر ارائه شد.

مثال:

The disquisitor presented an in-depth analysis of the topic.

معنی(example):

به عنوان یک پژوهشگر، او از بررسی موضوعات پیچیده لذت می‌برد.

مثال:

As a disquisitor, she enjoyed delving into complex subjects.

معنی فارسی کلمه disquisitor

: معنی disquisitor به فارسی

پژوهشگر، فردی که به بررسی و تحلیل عمیق موضوعات مختلف می‌پردازد.