معنی فارسی dissimulator
B2دغلکار، فردی که برای پنهان کردن حقیقت از تظاهر و فریب استفاده میکند.
A person who deliberately conceals their true nature or opinions.
- NOUN
example
معنی(example):
یک دغلکار معمولاً افکار واقعی خود را پنهان میکند.
مثال:
A dissimulator often conceals their true thoughts.
معنی(example):
دغلکار در داستان همه را فریب داده بود.
مثال:
The dissimulator in the story had everyone fooled.
معنی فارسی کلمه dissimulator
:
دغلکار، فردی که برای پنهان کردن حقیقت از تظاهر و فریب استفاده میکند.