معنی فارسی dissympathize

B1

عدم همدلی کردن، یعنی احساس نکردن همدردی نسبت به دیگران.

To lack sympathy or empathy for someone.

example
معنی(example):

او نمی‌خواست در زمان‌های سخت با دوستش عدم همدلی کند.

مثال:

She did not want to dissympathize with her friend during tough times.

معنی(example):

مهم است که با نیازمندان عدم همدلی نکنیم.

مثال:

It is important not to dissympathize with those in need.

معنی فارسی کلمه dissympathize

: معنی dissympathize به فارسی

عدم همدلی کردن، یعنی احساس نکردن همدردی نسبت به دیگران.