معنی فارسی dissue

B1

اصلاح کردن یا پس‌گرفتن چیزی.

To withdraw or take back something previously issued.

example
معنی(example):

معلم مجبور بود اطلاعات نادرست مطرح‌شده در کلاس را اصلاح کند.

مثال:

The teacher had to disissue incorrect information shared in class.

معنی(example):

برای اصلاح کردن بیانیه‌ها به معنی پس‌گرفتن آن‌ها است.

مثال:

To disissue the statements means retracting them.

معنی فارسی کلمه dissue

: معنی dissue به فارسی

اصلاح کردن یا پس‌گرفتن چیزی.