معنی فارسی dist
B1فاصله، به معنی مقدار فضای بین دو نقطه یا اشیاء.
The amount of space between two points; distance.
- NOUN
example
معنی(example):
صدای فاصله شدید بود.
مثال:
The dist of the sound was overwhelming.
معنی(example):
ما فاصله بین دو نقطه را اندازهگیری کردیم.
مثال:
We measured the dist between the two points.
معنی فارسی کلمه dist
:
فاصله، به معنی مقدار فضای بین دو نقطه یا اشیاء.