معنی فارسی distad
B1کلمهای که به حالت ناامیدی و یأس اشاره دارد.
A term referring to a state of disappointment or hopelessness.
- OTHER
example
معنی(example):
سگ پس از گم کردن اسباببازی مورد علاقهاش احساس ناامیدی کرد.
مثال:
The dog felt distad after losing its favorite toy.
معنی(example):
او زمانی که خبر ناامیدکننده را شنید، ناامید به نظر میرسید.
مثال:
She looked distad when she heard the disappointing news.
معنی فارسی کلمه distad
:
کلمهای که به حالت ناامیدی و یأس اشاره دارد.